از جمــادی مـــُردم
از جمــادی مـــُردم و نـــامی شـدم
وز نمـــا مـردم به حیوان بــــر زدم
.
من اگر دست زنانم نه من از دست زنانم
من اگر دست زنانم نه من از دست زنانم
نـــه از اینم نــه از آنم مــن از آن شهر کـلانم
.
ای عاشقــان ای عاشقـان پیمانه را گم کرده ام
ای عاشقــان ای عاشقـان پیمانه را گم کرده ام
درکنج ویران مــــانده ام ، خمخــــانه را گم کرده ام
.
بیا ساقی آن می که حال آورد
بیا ساقی آن می که حال آورد
کرامت فزاید کمال آورد
دختر سی دی فروش
فتاد طائری از لانه و ز درد تپید
فتاد طائری از لانه و ز درد تپید
بزیر پر چو نگه کرد، دید پیکانی است
.
از آن کز تو ترسد بترس ای حکیم
هرمز را گفتند وزیران پدر را چه خطا دیدی که بند فرمودی گفت خطایی معلوم نکردم و لیکن دیدم که
آذری زبانان
ایمیل از مردگان
روزی مردی به سفر می رود و به محض ورود به اتاق هتل، متوجه می شود که هتل به کامپیوتر مجهز است. تصمیم می گیرد به همسرش ایمیل بزند. نامه را می نویسد اما در تایپ آدرس دچار اشتباه می شود و بدون این که متوجه شود نامه را می فرستد.