نسبت عشق به من نسبت جان است به تنتو بگو من به تو مشتاق ترم یا تو به من؟
زنده ام بی تو همین قدر که دارم نفسیاز جدایی نتوان گفت به جز آه سخن
بعد از این در دل من، شوق رهایی هم نیستاین هم از عاقبت از قفس آزاد شدن
***
وای بر من که در این بازی بی سود و زیانپیش پیمان شکنی چون تو شدم عهد شکن
باز با گریه به آغوش تو بر می گردمچون غریبی که خودش را برساند به وطن
تو اگر یوسف خود را نشناسی عجب استای که بینا شده چشم تو ز یک پیراهن
اشعار پیشنهادی :