این کجا و آن کجا: مقایسههایی با چاشنی طنز و تأمل
تاکنون 38 نظر از کاربران عزیز برای این مطلب ثبت شده است (مشاهده همه نظرات)
همچنین بخوانید : 3 حکایت آموزنده از ملانصرالدین و بزرگان: درسهایی برای زندگی
کارگر در زیر کار و دخترک در زیر یار
هردو مینالند اما این کجا و آن کجا
***
یک منار در اصفهان و یک منار زیر پتو
هر دو جنبانند اما این کجا و آن کجا
***
دختر دروازه غار و دختر دریا کنار
هردو عریانند اما این کجا و آن کجا
***
همچنین بخوانید : آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
***
نو عروس در حجله و جنگجو در کاروزار
هردو خونینند اما این کجا و آن کجا
***
بند تنبان فاطی و کرست زی زی خانوم
هردو چسبانند اما این کجا و آن کجا
***
نیزه داران در مصاف و بیضه داران در لحاف
هردو در رزمند اما این کجا و آن کجا
***
خشت سازان در بیابان، عشقبازان در اتاق
هر دو میمالند اما این کجا و آن کجا
***
چرخ و دنده زیر ماشین، مردو زن زیر لحاف
هر دو در گیرند اما این کجا و آن کجا
***
همچنین بخوانید: در دیاری که در او نیست کسی یار کسی
***
میترا با رژ لب، مش حسن با ماله اش
هردو میمالند اما این کجا و آن کجا
***
بوسه های دلبر و نقل و نبات و با قلوا
هردو شیرینند اما این کجا و آن کجا
***
دانه فلفل سیاه و خال مه رویان سیاه
هردو جانسوزند اما این کجا و آن کجا
***
چکمه خانم شهین و چکمه شمر لعین
هردو از چرمند اما این کجا و آن کجا
***
شکر مازندران و شکر هندوستان
هردو شیرینند اما این کجا و آن کجا
***
بچه در قنداق و آخوند در وطن
هردو می رینند اما این کجا و آن کجا
ایرج میرزا
همچنین بخوانید: بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
شعر زیر توسط یکی کاربرین برای مجله اینترنتی مروارید ارسال شده است
دانه فلفل سیاه و خال مه رویان سیاه
هر دو جانسوزند، اما این کجا و آن کجا
***
تیغ جلادان کجست و ابروی دلدار کج
هر دو خون ریزند، اما این کجا و آن کجا
***
مرده ای در حال غسل و دلبری در توی حوض
هر دو عریانند، اما این کجا و آن کجا
***
چکمه پای مهین و چکمه شمر لعین
هر دو پاپوشند، اما این کجا و آن کجا
***
شکر مازندران و شکر هندوستان
هر دو شیرینند، اما این کجا و آن کجا
***
همچنین بخوانید: رباعیات عاشقانه و خواندنی رودکی
***
مردم دریا کنار و مردم دروازه غار
هردو عریانند اما این کجا و آن کجا
***
پیش چشم مردم مستضعف ما بنز و ژیان
هر دو ماشینند، اما این کجا و آن کجا
***
شعر حافظ شعر و شعر ماست شعر
هر دو تا شعرند، اما این کجا و آن کجا
ابن یمین
همچنین بخوانید: رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد ...
بماند درست و غلط آنچه در فکرشان هست
افسوس به انسانهای دون و فرومایه
هزار سلام و درود به دینداران دلسوخته
همش اوکی ولی بیت آخر رو ریدی که😂
وزن که نداشت
شعر هم که تا قبلش تموم شده بود
ضایعم هست که صرفا به علت مذاق سیاسی پیوستش کردی به شعر
حداقل به اسم پیوست یا پی نوشت میزدی که ضایع نباشه😂
انگار امروز نوشته
ما بعید میدونم همه شون از ایرج میرزا باشن
مثلا بیت آخر، بچه در قنداق و آخوند در وطن
ایرج میرزا که زمان جیم الف رو اصلا ندید
چطور این شعر رو سرود
سال 1304 از دنیا رفت
http://samanrealtor.blogfa.com
جای خوندن همه شدن منتقد
حظ کردم
ولی خدایی فیض کردم قشنگ بود مخصوصا فاطی متاسفم برا فاطیا
شرم وادب انسانیت کجا رفته شاعر
این شعری که می بینید برای ایرج میرزا هست اماشاعران امروزی دست بر اصل شعربردن وشعر روتغیر دادن.
مغز سر گربه پرتقال است
شاعری بود ایرج نامی
تا که دیدم شعری بی ادبی ز او
زین دگر نخواندم شعری ز او
چه شاعر گند بی ادبی
بسیار فیض بردم....
باشد که راه حافظ را ادامه دهید استاد
۳۸ نظر ثبت شده