شعر آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ | متن، داستان و تحلیل غزل
محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار) یکی از بزرگترین شاعران معاصر ایران است که غزلهای عاشقانهاش جایگاهی ویژه در ادبیات فارسی دارد. از میان آثار او، شعر «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟» بیش از بقیه در دلها جا گرفته است. این شعر روایت حسرتی عمیق و عشقی است که به ثمر نرسیده. در ادامه، علاوه بر متن کامل شعر، به داستان سرودن آن، تحلیل ادبی و پیامهای نهفتهاش میپردازیم.
داستان شعر آمدی جانم به قربانت
ماجرای سرودن این شعر به عشق ناکام شهریار بازمیگردد. او در جوانی دلبسته دختری از خانوادهای اصیل و ثروتمند شد. اما به دلیل اختلافهای طبقاتی و مخالفت خانواده دختر، این عشق به سرانجام نرسید. سالها گذشت و معشوقه قدیمی در زمانی که شهریار دیگر بیمار و خسته بود، به دیدارش آمد. همین دیدار دیرهنگام الهامبخش سرودن این غزل شد؛ جایی که شاعر با اندوه میگوید: «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟»
متن کامل غزل
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بیوفا حالا که من افتادهام از پا چرا
نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر میخواستی، حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام، فردا چرا
نازنینا ما به ناز تو جوانی دادهایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن، با ما چرا
وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار
اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا
شور فرهادم بپرسش سر به زیر افکنده بود
ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا
ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند
در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا
در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا
شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر
این سفر راه قیامت میروی تنها چرا
تحلیل ادبی شعر
شهریار در این شعر از تصاویر و تشبیههای قوی برای بیان رنج خود استفاده میکند. «نوشدارو پس از مرگ سهراب» نمادی از فایده نداشتن وصال دیرهنگام است. تکرار پرسش «چرا؟» نهتنها تأکید بر بیپاسخ بودن عشق اوست، بلکه بار عاطفی غزل را چند برابر کرده. از نظر وزنی، شعر در قالب غزل کلاسیک سروده شده اما زبان ساده و روان آن باعث شده در میان مردم هم محبوب شود.
پیام و مضمون شعر
پیام اصلی شعر، حسرت و بیثمر بودن دیدار دیرهنگام است. شهریار درواقع به ما میآموزد که عشق و محبت باید بهموقع ابراز شود؛ زیرا گذر زمان فرصتها را از ما میگیرد. این غزل نمادی از ناپایداری عمر و بیوفایی یار است که همچنان در دل مخاطبان معاصر طنینانداز است.
جایگاه شعر در آثار شهریار
این شعر یکی از ماندگارترین غزلهای شهریار است که بارها توسط خوانندگان مختلف بازخوانی شده است. اجراهای موسیقایی از استادانی چون محمدرضا شجریان و دیگر هنرمندان سبب شد این غزل در حافظه جمعی ایرانیان جاودانه شود. به همین دلیل، این شعر نهتنها یک اثر ادبی، بلکه بخشی از فرهنگ عمومی و موسیقی سنتی ایران محسوب میشود.
نتیجهگیری
«آمدی جانم به قربانت» تنها یک شعر عاشقانه نیست؛ بلکه روایتی از عشق ناکام، گذر عمر و حسرت دیدار دیرهنگام است. همین ترکیب از اندوه و زیبایی، باعث شده این غزل در قلب میلیونها نفر جای بگیرد. اگر به دنبال شعری هستید که هم از نظر ادبی ارزشمند باشد و هم از نظر عاطفی اثرگذار، این غزل شهریار نمونهای بیبدیل است.
درباره استاد شهریار
سید محمدحسین بهجت تبریزی مشهور به شهریار (۱۲۸۵ – ۱۳۶۷)، شاعر نامدار ایرانی بود که در سرودن شعر به دو زبان فارسی و ترکی آذری مهارت داشت. او خالق آثار ماندگاری چون علی ای همای رحمت و حیدربابایه سلام است. شهریار را به عنوان یکی از پرآوازهترین شاعران معاصر ایران میشناسند که اشعارش سرشار از عشق، عرفان و احساسات انسانی است.
🌸 با هم به کودکان سرطانی کمک کنیم 🌸
با کمکهای کوچک خود، امید بزرگی در دل کودکان سرطانی بکاریم.
حمایت از کودکان محک
نظر شما برای ما ارزشمند است
💬 خوشحال میشویم دیدگاه ارزشمند شما را در بخش نظرات بخوانیم. تجربههای شما میتواند راهنمای دیگران باشد.