مجله اینترنتی مروارید

مجله ای برای تمامی سلیقه ها

مزرعه سیب زمینی

مزرعه سیب زمینی

پیرمردی تنها در مینه سوتا زندگی می کرد. او می‌خواست مزرعه سیب‌زمینی‌اش را شخم بزند اما این کار خیلی سختی بود. تنها پسرش که می توانست به او کمک کند در زندان بود.

شمع فرشته

شمع فرشته

مردی که همسرش را از دست داده بود، دختر سه ساله اش را بسیار دوست میداشت.

احساس شکست

احساس شکست

روزی دانشمندى آزمایش جالبى انجام داد. او یک صندوقچه ساخت و با قرار دادن یک دیوار شیشه‌اى در وسط صندوقچه آن ‌را به دو بخش تقسیم ‌کرد.

فرار از زندگی

فرار از زندگی

استاد گفت:….خوب به مکالمات بین کودکان گوش کن.مکالمات بین کودکان به این صورت بود:

 

داستان موش و قورباغه

داستان موش و قورباغه

موشی و قورباغه‌ای در کنار جوی آبی باهم زندگی می‌کردند. روزی موش به قورباغه گفت: ای دوست عزیز، دلم می‌خواهد که بیشتر از این با تو همدم باشم و بیشتر با هم صحبت کنیم، ولی حیف که تو بیشتر زندگی‌ات را توی آب می‌گذرانی و من نمی‌توانم با تو به داخل آب بیایم.

کریم تر از حاتم

کریم تر از حاتم

حاتم را پرسیدند که :«هرگز از خود کریمتر دیدی؟»

 

امید

امید

حکایت پند آموز زیبا و خواندنی امید سه نفر جواب آزمایش هایشان را در دست داشتند.
خبر های مباشر

خبر های مباشر

 

مرد ثروتمندی که مباشر خود را برای سرکشی اوضاع فرستاده بود ، پس از مراجعه مباشر ، از او پرسید :

سنگ ...

سنگ ...

در روزگار قدیم ، پادشاهی سنگ بزرگی را در یک جاده ی اصلی قرار داد .

گاو نر و ملا

گاو نر و ملا

روزی ملانصرالدین تصمیم می‌گیرد گاو نر خود را به دلیل فشار اقتصادی و بی‌پولی برای فروش به بازار ببرد. تعدادی که از شرایط ناگوار ملانصرالدین مطلع بودند و می‌خواستند با استفاده از این فرصت گاو او را ارزان از چنگ‌اش در بیاورند، نقشه‌ای ماهرانه طرح ریزی می‌کنند.