شعر حافظ

بنال بلبل اگر با مَنَت سرِ یاریست

بنال بلبل اگر با مَنَت سرِ یاریست

که ما دو عاشق زاریم و کارِ ما زاریست

***

در آن زمین که نسیمی وزد ز طُرِّهٔ دوست

چه جایِ دم زدنِ نافه‌های تاتاریست

***

بیار باده که رنگین کنیم جامهٔ زرق

که مستِ جامِ غروریم و نام هشیاریست

***

همچنین بخوانید: مفهوم ضرب المثل " از دل برود هر آنکه از دیده برفت"

***

خیالِ زلفِ تو پختن نه کارِ هر خامیست

که زیرِ سلسله رفتن طریقِ عیّاریست

***

لطیفه‌ایست نهانی که عشق از او خیزد

که نام آن نه لبِ لعل و خطِ زنگاریست

***

جمالِ شخص، نه چشم است و زلف و عارض و خال

هزار نکته در این کار و بارِ دلداریست

***

قلندرانِ حقیقت به نیم جو نخرند

قبایِ اطلس آن کس که از هنر عاریست

***

همچنین بخوانید: رباعیات عاشقانه و خواندنی رودکی

***

بر آستان تو مشکل توان رسید آری

عروج بر فلکِ سروری به دشواریست

***

سحر کرشمهٔ چشمت به خواب می‌دیدم

زهی مراتب خوابی که بِه ز بیداریست

***

دلش به ناله میازار و ختم کن حافظ

که رستگاریِ جاوید در کم آزاریست

حافظ

همچنین بخوانید: شعر شهریار : خجل شدم زجوانی که زندگانی نیست 

نظرات
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی