شعر حافظ

در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد

شعر "در نمازم خم آبروی تو با یاد آمد" اثر حافظ، درباره ارتباط بین مذهب و عشق است. با استفاده از کلماتی شیرین و اشعار فارسی قدیمی، شاعر احساسات خود را در حین نماز و یاد خاطرات عشقی که با عزیز داشته، به خواننده منتقل می‌کند. این شعر، به خوبی نمایانگر ارتباط بین الگوی مذهبی و یگانه‌ی خود با معشوق است. شعر "در نمازم خم آبروی تو با یاد آمد" یکی از شاهکارهای بی‌مثال حافظ است که برای علاقه‌مندان به شعر و ادبیات فارسی لذت بخش و دیدنی است. 
 

در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد

حالتی رفت که محراب به فریاد آمد

.

از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار

کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد

.

باده صافی شد و مرغان چمن مست شدند

موسم عاشقی و کار به بنیاد آمد

.

بوی بهبود ز اوضاع جهان می‌شنوم

شادی آورد گل و باد صبا شاد آمد

.

ای عروس هنر از بخت شکایت منما

حجله حسن بیارای که داماد آمد

.

دلفریبان نباتی همه زیور بستند

دلبر ماست که با حسن خداداد آمد

.

زیر بارند درختان که تعلق دارند

ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد

.

مطرب از گفته حافظ غزلی نغز بخوان

تا بگویم که ز عهد طربم یاد آمد


دیگر اشعار حافظ

نظرات
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی