گاه سود و گه زیان میوریم

گاه سود و گه زیان میوریم

شنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۷، ۰۳:۳۳ ب.ظ

تا ببازار جهان سوداگریم

گاه سود و گه زیان میوریم

.

گر نکو بازارگانیم از چه روی

هرگز این سود و زیانرا نشمریم

.

جان زبون گشته است و در بند تنیم

عقل فرسوده است و در فکر سریم

.

روح را از ناشتائی میکشیم

سفره‌ها از بهر تن میگستریم

.

گر چه عقل آئینه کردار ماست

ما در آن آئینه هرگز ننگریم

.

گر گرانباریم، جرم چرخ چیست

بار کردار بد خود میبریم

.

چون سیاهی شده بضاعت دهر را

ما سیه کاریم کانرا میخریم

.

پند نیکان را نمیداریم گوش

اندرین فکرت کازیشان بهتریم

.

پهلوان اما بکنج خانه‌ایم

آتش اما در دل خاکستریم

.

کاردانان راه دیگر میروند

ما تبه‌کاران براه دیگریم

.

گرگ را نشناختستیم از شبان

در چراگاهی که عمری میچریم

.

بر سپهر معرفت کی بر شویم

تا بپر و بال چوبین میپریم

.

واعظیم اما نه بهر خویشتن

از برای دیگران بر منبریم

.

آگه از عیب عیان خود نه‌ایم

پرده‌های عیب مردم میدریم

.

سفلگیها میکند نفس زبون

ما همی این سفله را میپروریم

.

بشکنیم از جهل و خود را نشکنیم

بگذریم از جان و از تن نگذریم

.

بادهٔ تحقیق چون خواهیم خورد؟

ما که مست هر خم و هر ساغریم

.

چونکه هر برزیگری را حاصلی است

حاصل ما چیست گر برزیگریم

.

چونکه باری گم شدیم اندر رهی

به که بار دیگر آن ره نسپریم

.

زان پراکندند اوراق کمال

تا بکوشش جمله را گرد آوریم

.

تا بیفشانند بر چینندمان

طوطی وقت و زمان را شکریم

🌸 با هم به کودکان سرطانی کمک کنیم 🌸

با کمک‌های کوچک خود، امید بزرگی در دل کودکان سرطانی بکاریم.

نظر شما برای ما ارزشمند است

💬 خوشحال می‌شویم دیدگاه ارزشمند شما را در بخش نظرات بخوانیم. تجربه‌های شما می‌تواند راهنمای دیگران باشد.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی