مولوی مثنوی

سه شنبه, ۴ دی ۱۳۹۷، ۰۶:۳۹ ب.ظ

بشنو این نی چون شکایت می‌کند

از جداییها حکایت می‌کند

.

کز نیستان تا مرا ببریده‌اند

در نفیرم مرد و زن نالیده‌اند

.

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق

تا بگویم شرح درد اشتیاق

.

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش

باز جوید روزگار وصل خویش

.

من به هر جمعیتی نالان شدم

جفت بدحالان و خوش‌حالان شدم

.

هرکسی از ظن خود شد یار من

از درون من نجست اسرار من

.

سر من از نالهٔ من دور نیست

لیک چشم و گوش را آن نور نیست

.

تن ز جان و جان ز تن مستور نیست

لیک کس را دید جان دستور نیست

.

آتشست این بانگ نای و نیست باد

هر که این آتش ندارد نیست باد

.

آتش عشقست کاندر نی فتاد

جوشش عشقست کاندر می فتاد

.

نی حریف هرکه از یاری برید

پرده‌هااش پرده‌های ما درید

.

همچو نی زهری و تریاقی کی دید

همچو نی دمساز و مشتاقی کی دید

.

نی حدیث راه پر خون می‌کند

قصه‌های عشق مجنون می‌کند

.

محرم این هوش جز بیهوش نیست

مر زبان را مشتری جز گوش نیست

.

در غم ما روزها بیگاه شد

روزها با سوزها همراه شد

.

روزها گر رفت گو رو باک نیست

تو بمان ای آنک چون تو پاک نیست

.

هر که جز ماهی ز آبش سیر شد

هرکه بی روزیست روزش دیر شد

.

در نیابد حال پخته هیچ خام

پس سخن کوتاه باید والسلام

.

بند بگسل باش آزاد ای پسر

چند باشی بند سیم و بند زر

.

گر بریزی بحر را در کوزه‌ای

چند گنجد قسمت یک روزه‌ای

.

کوزهٔ چشم حریصان پر نشد

تا صدف قانع نشد پر در نشد

.

هر که را جامه ز عشقی چاک شد

او ز حرص و عیب کلی پاک شد

.

شاد باش ای عشق خوش سودای ما

ای طبیب جمله علتهای ما

.

ای دوای نخوت و ناموس ما

ای تو افلاطون و جالینوس ما

.

جسم خاک از عشق بر افلاک شد

کوه در رقص آمد و چالاک شد

.

عشق جان طور آمد عاشقا

طور مست و خر موسی صاعقا

.

با لب دمساز خود گر جفتمی

همچو نی من گفتنیها گفتمی

.

هر که او از هم‌زبانی شد جدا

بی زبان شد گرچه دارد صد نوا

.

چونک گل رفت و گلستان درگذشت

نشنوی زان پس ز بلبل سر گذشت

.

جمله معشوقست و عاشق پرده‌ای

زنده معشوقست و عاشق مرده‌ای

.

چون نباشد عشق را پروای او

او چو مرغی ماند بی‌پر وای او

.

من چگونه هوش دارم پیش و پس

چون نباشد نور یارم پیش و پس

.

عشق خواهد کین سخن بیرون بود

آینه غماز نبود چون بود

.

آینت دانی چرا غماز نیست

زانک زنگار از رخش ممتاز نیست


گنجور

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.