ای خوشا روزا که ما معشوق را مهمان کنیم

چهارشنبه, ۵ دی ۱۳۹۷، ۰۸:۱۰ ب.ظ

ای خوشا روزا که ما معشوق را مهمان کنیم
دیده از روی نگارینش نگارستان کنیم

.

گر ز داغ هجر او دردی است در دل‌های ما
ز آفتاب روی او آن درد را درمان کنیم

.

چون به دست ما سپارد زلف مشک افشان خویش
پیش مشک افشان او شاید که جان قربان کنیم

.

آن سر زلفش که بازی می کند از باد عشق
میل دارد تا که ما دل را در او پیچان کنیم

.

او به آزار دل ما هر چه خواهد آن کند
ما به فرمان دل او هر چه گوید آن کنیم

.

این کنیم و صد چنین و منتش بر جان ماست
جان و دل خدمت دهیم و خدمت سلطان کنیم

.

آفتاب رحمتش در خاک ما درتافته‌ست
ذره‌ های خاک خود را پیش او رقصان کنیم

.

ذره‌ های تیره را در نور او روشن کنیم
چشم‌های خیره را در روی او تابان کنیم

.

چوب خشک جسم ما را کو به مانند عصاست
در کف موسی عشقش معجز ثعبان کنیم

.

گر عجب‌های جهان حیران شود در ما رواست
کاین چنین فرعون را ما موسی عمران کنیم

.

نیمه‌ ای گفتیم و باقی نیم کاران بو برند
یا برای روز پنهان نیمه را پنهان کنیم

مولانا

🌸 با هم به کودکان سرطانی کمک کنیم 🌸

با کمک‌های کوچک خود، امید بزرگی در دل کودکان سرطانی بکاریم.

نظر شما برای ما ارزشمند است

💬 خوشحال می‌شویم دیدگاه ارزشمند شما را در بخش نظرات بخوانیم. تجربه‌های شما می‌تواند راهنمای دیگران باشد.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی