اشعار عاشقانه شهریار
.
کاش پیوسته گل و سبزه و صحرا باشد
گلرخان را سر گلگشت و تماشا باشد
زهرا عاملی متولد آذر ۱۳۶۷ و دانشجوی رشته برنامهریزی اجتماعی در دانشگاه علامه طباطبایی است و در دو رشته «شعر و ترانهسرایی» و «گویندگی» فعالیت میکند.
باز هم میخواهمت ( شعر عاشقانه )
بیهوده میگردم به دنبالت،
وقتی نیستی ، بیهوده نشسته ام چشم به راهت
شاید وقت این است که حسرت گذشته های شیرین با تو بودن را بخورم
به نام خدائی که هستی را با مرگ، دوستی را یک رنگ
زندگی را با رنگ، عشق را رنگارنگ، رنگین کمان را هفت رنگ
شاپرک را صد رنگ، و مرا دلتنگ تو آفرید . . .
پیرزنی برای اولین بار در عمرش کنار دریا میرفت. قبل از اینکه راه بیفتد، همسایهها دورش را گرفتند و گفتند که از بابت همه چیز خیالش جمع باشد و فقط برای آنها یک شیشه آبدریا سوغات بیاورد!
در کتاب فیه ما فیه مولانا داستان بسیار تأملبرانگیزی به صورت شعر درباره جوان عاشقی است که به عشق دیدن معشوقهاش هر شب از این طرف دریا به آن طرف دریا میرفته و سحرگاهان باز میگشته و تلاطمها و امواج خروشان دریا او را از این کار منع نمیکرد. دوستان و آشنایان همیشه او را مورد ملامت قرار میدادند و او را به خاطر این کار سرزنش میکردند اما آن جوان عاشق هرگز گوش به حرف آنها نمیداد و دیدار معشوق آنقدر برای او انگیزه بوجود میآورد که تمام سختیها و ناملایمات را بجان میخرید.